اين قطعه از رمان ويرجينيا وولف شما را به ياد كدام رمان هاي ايراني مي اندازد:
او به ياد حرف هاي پدرش افتاد" تو نمي توني بدون احساس ترحم سرنيزه را در شكم كسي فرو كني."
ادوارد گفت: "و نمي تواني بدون خوردن شراب در جلسه امتحان شركت كني." او مكث كرد و به تقليد پدرش ليوان را جلوي نور گرفت. سپس آن را جرعه جرعه نوشيد. او ليوان را روي ميز مقابل خود گذاشت و دوباره به سمت "آنتيگون" رفت. شروع به خواندن كرد، سپس جرعه اي شراب نوشيد، دوباره به خواندن ادامه داد و پس از آن باز جرعه اي ديگر خورد. گرمايي لطيف پشت گردن و ستون فقراتش پخش شد. به نظر مي رسيد شراب دريچه هاي بسته مغزش را باز مي كرد. در اثر تاثير شراب بود يا واژه هايي كه خوانده بود و يا هر دو، كه كالبدي نوراني، دودي ارغواني در مقابلش شكل گرفت و دختري يوناني از آن بيرون آمد، ولي آن دختر انگليسي بود. او آنجا ميان سنگ هاي مرمرين و گل هاي سوسن سفيد ايستاده بود، اما آنجا ميان كاغذ ديواري هاي موريس و قفسه ها بود. او دخترخاله اش "كيتي" بود، به همان صورتي كه ادوارد را در آخرين مهماني شام در "لاج" ديده بود. آن دختر هر دوي آنها بود، هم كيتي و هم آنتيگون، اينجا در كتاب و آنجا در اتاق، شاداب و سرزنده همچون گلي به رنگ ارغواني.
او به ياد حرف هاي پدرش افتاد" تو نمي توني بدون احساس ترحم سرنيزه را در شكم كسي فرو كني."
ادوارد گفت: "و نمي تواني بدون خوردن شراب در جلسه امتحان شركت كني." او مكث كرد و به تقليد پدرش ليوان را جلوي نور گرفت. سپس آن را جرعه جرعه نوشيد. او ليوان را روي ميز مقابل خود گذاشت و دوباره به سمت "آنتيگون" رفت. شروع به خواندن كرد، سپس جرعه اي شراب نوشيد، دوباره به خواندن ادامه داد و پس از آن باز جرعه اي ديگر خورد. گرمايي لطيف پشت گردن و ستون فقراتش پخش شد. به نظر مي رسيد شراب دريچه هاي بسته مغزش را باز مي كرد. در اثر تاثير شراب بود يا واژه هايي كه خوانده بود و يا هر دو، كه كالبدي نوراني، دودي ارغواني در مقابلش شكل گرفت و دختري يوناني از آن بيرون آمد، ولي آن دختر انگليسي بود. او آنجا ميان سنگ هاي مرمرين و گل هاي سوسن سفيد ايستاده بود، اما آنجا ميان كاغذ ديواري هاي موريس و قفسه ها بود. او دخترخاله اش "كيتي" بود، به همان صورتي كه ادوارد را در آخرين مهماني شام در "لاج" ديده بود. آن دختر هر دوي آنها بود، هم كيتي و هم آنتيگون، اينجا در كتاب و آنجا در اتاق، شاداب و سرزنده همچون گلي به رنگ ارغواني.
سال ها - ويرجينيا وولف - فرهاد بدري زاده - نشر نگاه