۲۰ شهریور ۱۳۸۷

درباره جوزف كنراد و حماقت خانه آلماير

در اواخر قرن شانزدهم معماري اروپا شاهد تولد موجود ناقص الخلقه اي بود كه به تمسخر folly (حماقت) نام گرفت. اين بنا مظهر بلاهت فرد ثروتمندي بود كه پول بي زبان را خرج ساختن عمارتي مي كرد كه به هيچ دردي نمي خورد و با ظاهر غلط اندازش فقط هوسي را ارضا مي كرد. در دوره اي كه توجه به ويرانه هاي ابنيه باشكوه باستاني فزوني مي يافت، اين عمارت نوعا شكل مخروبه اي با ديوارهاي فرو ريخته ساخته مي شد. در سال هاي قحطي 1845 – 1849 طرح هاي ساختماني بي ثمري را كه دولت انگليس فقط براي اين كه دستمزدي بدهد تا شكم هاي گرسنه را سير كند اجرا مي كرد به اين نام مي خواندند مثل جاده اي كه در بيابان مي كشيدند و جايي را به جايي وصل نمي كرد. امروزه نمونه هايي از آن ساخته مي شود كه فقط بناهايي فانتزي اند و گاه اثر هنري به شمار مي روند اما از اين نظر كه بي مصرفند به حماقت خانه شهرت پيدا كرده اند.
جوزف كنراد نخستين رمانش را بر اين پايه نام گذاري كرده و آن را به انگليسي نوشته كه سومين زبان اوست. نويسنده اي كه اكنون يكي از اركان ادبيات انگليس به شمار مي رود زبان مادري اش لهستاني بود و نامش در اصل "يوزف تئودور كنراد كژنيوفسكي" است. در كودكي فرانسه هم آموخت و در دوره تبعيد پدرش در سيبري آثار نويسندگان بزرگي را با او به اين زبان خواند. پدرش شاعري ميهن پرست بود و در تبيعدگاه براي تامين خانواده به ترجمه روي آورد. كنراد مادر را در ده سالگي و پدر را دو سال بعد از دست داد و سرپرستي او را دايي اش بر عهده گرفت.
قصه هايي كه پدرش برايش مي خواند عشق دريا و سفر را به سرش انداخته بود، به ماجراجويي و آموزش فنون دريايي روي آورد و وارد قاچاق اسلحه شد. بعد خودكشي كرد كه گلوله به قلبش نخورد. در همين سال براي اولين بار قدم به خاك انگلستان گذاشت و شانزده سال در ناوبان بازرگاني اين كشور كار كرد و كشتي بان زبده اي شد. در سفري به شرق دور بار زغال سنگ كشتي اش آتش گرفت و با قايق نصف روز در دريا سرگردان بود تا به جزيره اي در حوالي سوماترا رسيد. در پنج شش سفري كه ظرف چهار ماه و نيم به جزاير جنوب شرقي آسيا رفت دنيايي را كشف كرد كه بعدها در آثارش به بازآفريني هنرمندانه آن پرداخت.
كنراد را نويسنده شرح حال انسان در شرايط غايي ناميده اند، شرايطي كه انسان زير سخت ترين فشارها از بيرون و درون قرار مي گيرد. از اين رو ديدگاه او در غالب آثارش بدبينانه و تقديرگرايانه است.
حماقت خانه آلماير- جوزف كنراد- حسن افشار- نشر مركز

هیچ نظری موجود نیست: