
جوزف كنراد نخستين رمانش را بر اين پايه نام گذاري كرده و آن را به انگليسي نوشته كه سومين زبان اوست. نويسنده اي كه اكنون يكي از اركان ادبيات انگليس به شمار مي رود زبان مادري اش لهستاني بود و نامش در اصل "يوزف تئودور كنراد كژنيوفسكي" است. در كودكي فرانسه هم آموخت و در دوره تبعيد پدرش در سيبري آثار نويسندگان بزرگي را با او به اين زبان خواند. پدرش شاعري ميهن پرست بود و در تبيعدگاه براي تامين خانواده به ترجمه روي آورد. كنراد مادر را در ده سالگي و پدر را دو سال بعد از دست داد و سرپرستي او را دايي اش بر عهده گرفت.
قصه هايي كه پدرش برايش مي خواند عشق دريا و سفر را به سرش انداخته بود، به ماجراجويي و آموزش فنون دريايي روي آورد و وارد قاچاق اسلحه شد. بعد خودكشي كرد كه گلوله به قلبش نخورد. در همين سال براي اولين بار قدم به خاك انگلستان گذاشت و شانزده سال در ناوبان بازرگاني اين كشور كار كرد و كشتي بان زبده اي شد. در سفري به شرق دور بار زغال سنگ كشتي اش آتش گرفت و با قايق نصف روز در دريا سرگردان بود تا به جزيره اي در حوالي سوماترا رسيد. در پنج شش سفري كه ظرف چهار ماه و نيم به جزاير جنوب شرقي آسيا رفت دنيايي را كشف كرد كه بعدها در آثارش به بازآفريني هنرمندانه آن پرداخت.
كنراد را نويسنده شرح حال انسان در شرايط غايي ناميده اند، شرايطي كه انسان زير سخت ترين فشارها از بيرون و درون قرار مي گيرد. از اين رو ديدگاه او در غالب آثارش بدبينانه و تقديرگرايانه است.
حماقت خانه آلماير- جوزف كنراد- حسن افشار- نشر مركز
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر