۲۳ اردیبهشت ۱۳۸۷

كوثر برادران در آغوش پدر آرام گرفت

خبر مثل پتك بر سرم كوبيده شد. حال خوشي ندارم. دنيا دور سرم چرخ مي خورد. كوثر طاقت دوري از پدر را نداشت

۳ نظر:

ناشناس گفت...

چرا؟؟؟ ای بابا.. طفل‌معصوم.. کاش حداقل بعد، کمی روشن‌تر بنویسی... گرچه گویا فرقی هم نداره دیگه.... خدا صبر به مادرش بده...

ناشناس گفت...

با سلام
خيلي غم انگيز بود
خدا رحمتش كنه
به خانواده داغدارش هم تسليت مي گيم

ناشناس گفت...

چشم .. نظر هم ميديم
دنبال رفرنسهاي كوثر برادران بودم و چشمام پر اشك... لابلاي رفرنسهاي گوگل كه يكي يكي بازشون مي كردم عكس محمد مطلق كه فيگور انتخاباتي هم گرفته و از عناصر افيوني هم در عكس استفاده كرده ديدم. خوشحالم كرد. جالبه كه چند روزه قبل با يكي از برو بچه هاي همشهري صحبت تو افتاد...
جيگرتو
دلم واسه اون موقع ها تنگ شد.. خيلي تنگ
ياد همه بچه ها بخير