ويكتور استرووسكي از طرف مادر اسرائيلي و از طرف پدر يهودي كانادايي است. وي در كانادا متولد و در اسرائيل بزرگ شده است، در سن 18 سالگي او جوان ترين افسر ارتش اسرائيل بود. در آزمايش سلاح تخصص داشت و به همين دليل از سوي موساد براي گذراندن دوره هاي مخصوص آن سازمان انتخاب شد و پس از گذراندن تعليمات بسيار پيچيده و حساس به درجه افسر "كاتسا" نائل شد.براي اينكه به اهميت افسر كاتسا پي ببريم بهتر است به گفته روزنامه نگار مشهور كانادايي كليرهوي كه با روايت ويكتور استرووسكي، اين كتاب را به رشته تحرير درآورده توجه كنيم:" شايد باور كردني نباشد، در سراسر دنيا موساد فقط 30 تا 35 افسر كاتسا دارد كه مشغول فعاليت هستند. بطور كلي جمع نفرات موساد از 1200 نفر تجاوز نمي كند كه اين عده شامل منشي و نظافت چي هم مي شود." و بايد در نظر داشت كه قبل از فروپاشي سيستم كمونيستي، كشور شوروي 250 هزار نفر مامور ك.گ.ب در خارج كشور داشته و كارمندان مشهور سيا نيز 25 هزار نفر ذكر شده است.
استرووسكي در بخش "ندا و خداحافظي" دليل ترك سازمان موساد را ذكر مي كند. او در آخر كتاب نيز توضيح مي دهد كه چگونه و به چه دليل به اطلاعات سري اين سازمان دسترسي داشته است.
شايد كتاب "از راه خدعه" خود يكي از خدعه هاي موساد براي نشان دادن برتري ها و يا ارائه برخي اطلاعات غلط براي گمراه كردن باشد اما همان طور كه مترجم اثر پرويز ختايي نيز در مقدمه اشاره مي كند هر فصل از كتاب به جاي خود پر هيجان و حيرت انگيز است. بطوري كه در اواخر كتاب مي خوانيم در سال 1990 موقع انتشار آن، دولت اسرائيل با ارائه دادخواست به دادگاه عالي ايالت نيويورك سعي كرد از چاپ اثر جلوگيري كند اما موفق نشد. "از راه خدعه" به 24 زبان زنده ترجمه شده و از طرف نيويورك تايمز به عنوان "درجه يك" شناخته شده است. اين كتاب را از انتشارات فرزان تهيه كنيد.



يوسا در عيش مدام از 4 لايه زماني و 4 راوي مادام بواري حرف مي زند و اينكه چگونه انواع راوي و زمان روايت در اين اثر به هم تبديل مي شوند. پيش از وي سارتر هم دو نوع زمان را در مادام بواري كشف مي كند كه خود يوسا به آن اشاره دارد. يكي از راوي هاي بواري كه يوسا آن را به ما معرفي مي كند، "راوي نامرئي" است و به اعتقاد وي پس از فلوبر در همينگوي به اوج رسيده است. البته به رديابي هاي جالب ديگري هم مي شود اشاره كرد مثل اوج گيري "سخن غيرمستقيم آزاد" در جيمز جويس كه باز يوسا مبدع آن را فلوبر مي داند و از مثال هايي كه مي آورد، نشان مي دهد حق با اوست. من پيش از اين درباره سخن غير مستقيم آزاد خوانده بودم اما پس از عيش مدام فهميدم كه چيزي از آن نمي دانسته ام. سخن غير مستقيم آزاد چنان اهميتي نزد تئوريسين هاي غرب دارد كه تثبيت سواد جديد را به اين سبك نسبت مي دهند. سوادي كه در آن گوش (ادبيات مبتني بر شنيدار)كارايي اش را از دست مي دهد و چشم ( ادبيات مبتني بر خواندن) غلبه مي يابد.



