شروود اندرسن: در آغاز، آن زماني كه دنيا جوان بود، فكرهاي بسيار زيادي وجود داشت، ولي چيزي به نام حقيقت وجود نداشت. حقيقت ها را خود انسان ساخت. هر حقيقتي تركيبي بود از افكار مبهم و بسيار زياد. حقيقت ها در همه جاي دنيا بودند و همه هم زيبا بودند. در اينجا قصد ندارم همه آنها را براي شما بازگو كنم. حقيقت پاكدامني بود و حقيقت شوريدگي، حقيقت تمكن و فقر، صرفه جويي و اسراف، حقيقت بي بند و باري و بي قيدي. صدها و صدها حقيقت وجود داشت و همه هم زيبا بود و آن وقت آدم ها از راه رسيدند. هر كس كه پيدايش شد به يكي از حقيقت ها چنگ انداخت و بعضي ها كه خيلي قوي بودند ده ها حقيقت را در چنگ خود گرفتند اين حقيقت ها بودند كه مردم را به عجايب بدل كردند. درست در همان لحظه اي كه يك نفر حقيقتي را براي خودش برمي دارد و آن را حقيقت خودش مي خواند و سعي مي كند زندگي اش را با آن بگذراند، خودش به عجايب و حقيقتي كه به آن ايمان آورده است، به دروغ بدل مي شود.
هر انساني حاصل يك پدر و مادر است. مي شود شناخت شان، دوست شان نداشت، مي شود به آن ها شك كرد. اما آن ها اين جايند، با چهره شان، حالات شان، عادات و وسواس شان، توهم شان، اميدهاشان، شكل دست ها و انگشتان شان، رنگ چشم ها و موهاشان، طرز حرف زدن شان، افكارشان، شايد سن شان هنگام مرگ، تمام اين ها در درون ما رخ داده است. مدت ها در روياهايم، مادرم را سياه پوست تصور مي كردم. براي خود داستاني بافته بودم، تا از واقعيت پس از بازگشت از آفريقا، فرار كنم. بازگشت به كشوري كه، به شهري كه هيچ آشنايي نداشتم، جايي كه بدل شده بودم به بيگانه اي. پس از آن، هنگامي كه پدرم، در سن بازنشستگي به فرانسه آمد تا با ما زندگي كند، دريافتم كه آفريقايي او بوده است. پذيرفتن اش دشوار بود. مي بايست به عقب برگردم، از نو شروع كنم، بكوشم براي فهميدن. اين كتاب كوچك را به ياد اين موضوع نوشتم. آفريقايي – ژان ماري گوستاولوكلزيو – آزيتا همپارتيان – نيلوفر
جوان را مثله و از درخت خرنوب كهنسالي حلق آويز كرده بودند. وضع افتضاحي داشت كه به مترسك يا عروسك خيمه شب بازي درهم شكسته بيشتر شبيه بود تا جنازه. احتمالا قبل از اينكه او را بكشند يا پس از آن، با كارد به جانش افتاده اند: بيني را بريده و دهانش را جر داده بودند و خون دلمه بسته، كبودي، بريدگي و جاي داغ سيگار، قيافه اش را از ريخت انداخته بود و به نقشه درهم برهمي شباهت داشت. حتي سعي كرده بودند بيضه هايش را بكشند، چون تا زانو كش آمده بود. پا برهنه بود و از كمر به پايين عريان. تي شرت پاره اي به تن داشت. ريزه و سياه سوخته ي استخواني بود. موهاي مشكي و فرفري اش زير انبوهي مگس كه اطراف صورتش وزوز مي كردند، برق مي زد. داستان با اين تصوير هولناك شروع مي شود و ستوان سيلوا و گروهبان ليتوما ماموريت پيدا مي كنند تا پرده از راز جنايت بردارند با اين همه رمان "راز قتل پالومينو مولرو" اثر يوسا، هرگز تبديل به رمان پليسي، لااقل با تعريفي كه ما از آن داريم، نمي شود؛ در رمان پليسي مخاطب به دنبال نشانه اي گمشده است كه پس از يافتن آن همه گره ها باز شده و همه چيز به انتها مي رسد درحالي كه در اين اثر، نويسنده ما را به دنبال يك نشانه گمشده نمي كشاند بلكه با نشانه هاي ناشناس، به نشانه هايي غايب اشاره مي كند كه در متن نيست. راز قتل پالومينو مولرو – ماريو وارگاس يوسا – اسدالله امرايي – نشر علمي
مورگان فورستر مي گويد براي نوشتن رمان داستان لازم داريد و ماركز به زباني ديگر همين عبارت را تكرار مي كند: پس از رمان اول هميشه اين خطر وجود دارد كه داستاني براي تعريف كردن نداشته باشيد و بدتر از همه اينكه داستاني را بسازيد. مسئله بيش از اندازه پيش پا افتاده و بيش از اندازه مهم است. ژان ماری گوستاو لوکلزیو برنده نوبل 2008 در "ماهي طلايي" به خوبي، درستي اين تئوري را نشان مي دهد كه تنها به پشتوانه تكنيك نمي توان نوشت و براي نوشتن رمان، داستان لازم است. به قول دوستي نمي توان تكنيك ها را روي ميز چيد و با تركيب آنها رمان سرهم كرد. ماهي طلايي رماني است خطي كه با انگاره اي رشته اي حوادث آن از پي هم مي آيند و به سادگي پيش مي روند بدون شكست زمان، بدون بازي هاي فرمي، بدون تغيير راوي و بدون فلسفه بافي هاي عجيب و غريب و يا حتي جزئي پردازي هاي وسواسي. راوي آن كه به عكس جنسيت نويسنده "دختر" ي است مراكشي به نام ليلا، با همان منطق قديمي نقالي و يكي بود يكي نبود، داستانش را روايت مي كند كه به اعتقاد بسياري از نظريه پردازان جذاب ترين و باور پذيرترين شكل روايت است. ليلا توسط بچه دزدها از قبيله اش دزديده شده و در كيسه اي به اسما فروخته مي شود و رشته اي از حوادث ديگر كه در نهايت او را به سوي پاريس و بعد بستون سوق مي دهند. ليلا همان "آفريقا" است كه از گذشته خود بي خبر است و او تنها به واسطه آنچه كه غرب از او دزديده و در موزه هايش انبار كرده مي تواند نشانه هايي از خويش را بيابد. اين رمان را از دست ندهيد، من نسخه قديمي آن را خواندم كه سال 1380 توسط خانم شادابه رئيس السادات لاجوردي ترجمه شده و خالي از اشكال هم نيست. اطلاعي از ترجمه جديد ندارم. ماهي طلايي - ژان ماری گوستاو لوکلزیو - شادابه رئيس السادات لاجوردي – نشر آشيانه كتاب
-
همه به هم شب بخیر گفتند اما کسی نخوابید مجموعه داستان تکه ای از داستان صدای
دریا پیرمرد با دست های لرزان و استخوانی اش از پلاستیکی که کنار پایش بود دو
بسته...
زمان مناسب، چه وقتی است؟
-
معمولا آدمهایی که با موضوعی مخالف هستند، زمانی که نمیتوانند مخالفت خود را
به صورت علنی ابراز کنند، از تاکتیک «حالا وقتش نیست» استفاده میکنند. آنها
میگو...
وبلاگ و وبلاگ نویسی چیست؟
-
*وبلاگ یا بلاگ چیست؟*
وبلاگ Weblog واژه ای است که توسط یک وبلاگ نویس آمریکایی (Jorn Barger) ابداع
شد. وبلاگ یا بلاگ که در ابتدا به معنی دفترچه خاطرات آن...
دو داستان
-
-----------
در آکادمی داستان و رمان گردون، حسین امیریعقوبی یکی از بهترینهای من است؛
یکی از امیدهام در ادبیات داستانی ایران، یکی از داستاننویسانی که در...
-
دنیا به سرعت برق و باد می گذرد. گویا حدود 12 سال پیش بود که من و محسن فرجی
خیلی اتفاقی کتاب شاعری به اسم غلامرضا بروسان را در ماشین دوستمان محمد هاشم
اکبری...
بيوهكشي شنيدني شد
-
🎧 کتاب صوتی #بیوه_کشی
👤نویسنده و گوینده: #یوسف_علیخانی
@avanameh
از امروز شنیدنی شد
ممنونم از #دامون_آذری عزیز که این صداپیشهی تازهکار را تحمل کرد و...
یه کلید کهنه
-
يه كليد كهنه چرخيد توي قفل سينه م انگار يه دل شكسته افتاد زير دست و پاي
زوار دلمُ نذر تو كردم كه هنوز دل نگرونم چي مي شد مثل كبوتر ، زير ايوونت
بمونم مث خو...
گفتاري از کارپانتیه
-
وقتی آتش فشان ها بر فراز صخره های سیاه تبرگون ، راهنماهای جداکننده بادها
، و بر ارتفاعاتی مشرف بر این صخره ها هویدا شد منزلت انسانی ما به پایان
رسید، هما...
فراخوان همیاری درمان شماره ۵۸
-
کوثرش.– ۵ ساله بیمار نیازمند پردازشگر گوش مبلغ موردنیاز: ۵٬۰۰۰٬۰۰۰ تومان
"کوثر" متولد آبان ۸۹ در شهرستان صومعهسرا و مادرزادی ناشنوا است. مدتی پیش
با کمک س...
کوچ کردن به فضای جدید در فیس بوک و اینستاگرام
-
دوستان عزیزم سلام مدتهاست اینجا چیزی ننوشتهام. اما نوشتن سرجای خودش هست و
به جای اینجا در فضاهای جدیدتری مثل «فیسبوک» و «اینستاگرام» مینویسم.
خوشحال می...
در زمینه سرمایهگذاری هندیها درحوزه فولاد
-
معاون وزیر صنعت، معدن و تجارت گفت: در زمینه سرمایهگذاری هندیها درحوزه
فولاد اعلام همکاری کردهایم و قرار است فعالیت آنها در داخل کشور کلید بخورد.
به گ...
-
سلام. شعر ،فصل پنجم زندگي ست. عزيزان: گاه به علت فرصت كم قادر به پاسخگويي
نمي باشم اما از نظرات سودمند شما بهره مي برم . پوزش مرا بپذيريد . (1) هوا
ابری ست...
گن سوتین فرم دهنده سینه آه برا اصل
-
نیم تنه ایر برا
قیمت : 39,800 تومان
نیم تنه های aire bra برای شما راحتی را به همراه دارد و به دلیل رنگ بندی
مناسب نگران ست شدن با لباس هایتان ن...
معترضان پارک گِزی درخت شدند
-
امروز صدها تن در شهرهای استانبول و آنکارا، به پیروی از شیوهی اعتراض «مردِ
ایستاده» ایستادهاند؛ به روبهرو چشم دوختهاند یا کتاب و روزنامه
خواندهاند. در ...
معجزه جوان سازی چهره با این نکات جالب
-
[image: معجزه جوان سازی چهره با این نکات جالب]
*تاثیر افزایش سن بر پوست صورت و روشهای مقابله با آن *
جوانسازی صورت - افزایش سن بر هر بخشی از بدن اثر...
به بازی باز هم خود را به مردن زد عمو جانم
-
چندین سال پیش غزلی داشتم در مرثیه دختر شهید حضرت امام حسین(ع). چند روز پیش
در نشستی به اصرار دوستان آن را خواندم و متوجه شدم که این شعر در بین گروهی
از دوس...
هفت شعر کوتاه
-
شعر و سینما، نگاهی به "حفره ها" سروده گروس عبدالملکیان در سایت وازنا (جدید)
بازخوانی شعری از قیصر امین پور در سایت پیاده رو (جدید) سه شعر کوتاه در سایت
ادب...
يك ترانه جديد بعد از 10 سال
-
بعد از سال ها دوباره امروز صبح زبانم به شعر باز شد. اما اينبار ترانهاي
گفتم. در واقع بهانه اين ترانه هم يكي از دوستان خواننده بود كه از مدتها پيش
يك ترانه...
.....
-
از قفا سايه بر ديوار، از پيش رو سرگيجه خيابان، از افق خزان بيدست، وز
فرياد سكوت سرد نارس. ميآيي! دستهايت را به شكل مبهم يك فصل ِ نيامده هنوز
قلاب دسته...