۱۳ مرداد ۱۳۸۷

جستارهايي در باب رمان

...
كار در زمينه شكل رمان اهميتي درجه اول پيدا مي كند. در واقع حكايت هاي راست ضمن همگاني و تاريخي شدن، بر حسب برخي اصول، تثبيت مي شوند، نظم مي گيرند و متراكم مي شوند. جاي آن ادراك ابتدايي از شكل رمان را ادراك ديگري مي گيرد كه قياس ناپذيرانه، غنايي كمتر از آن دارد و اسلوب مندانه برخي از جنبه هاي آن را حذف مي كند، اين ادراك اندك اندك تجربه واقعي را فرا مي پوشد، خود را به جاي آن جا مي زند، بدين ترتيب به يك فريبكاري تعميم يافته منجر مي شود.
اكتشاف شكل هاي گوناگون رمان، در آن شكلي كه به آن عادت كرده ايم، شكل هاي ممكن الوقوع را آشكار مي كند، نقاب از آن بر مي گيرد، ما را از آن رها مي سازد، به ما امكان مي دهد ماوراي اين حكايت تثبيت شده، تمامي آنچه را كه كتمان مي كند، يا از گفتنش طفره مي رود، تمامي آن حكايت بنيادين را كه زندگي ما يكسر در آن غوطه ور است، باز يابيم.
بنابراين پژوهش در باب شكل هاي تازه رمان كه قدرت جذبشان زيادتر باشد، نسبت به آگاهي يي كه ما از واقعيت داريم نقش سه گانه " افشاگري"، " اكتشاف" و " انطباق " را ايفا مي كند.
...

جستارهايي در باب رمان - ميشل بوتور - سعيد شهرتاش - انتشارات سروش

۱ نظر:

ناشناس گفت...

سلام
مطلب خوبی بود.
خیلی دوستت داریم عزیز