"نسخه نخست، گمانم مال سال 1926: چپقي ترسيم شده به دقت، و به زيرش( با دست خطي منظم و تصنعي، آن جور كه در صومعه ها مي نويسند، يا شبيه سرمشق هاي دفترچه هاي شاگرد مدرسه ها، يا بر تخته سياهي پس از درس نام گذاري چيزها) اين يادداشت: "اين يك چپق نيست."
نسخه ديگر- به گمانم آخري- در سپيده دم قرينه ها يافتني است. همان چپق، همان گزاره، همان دست خط. اما متن و تصوير، به جاي اين كه در فضايي بي كران و نامشخص كنار هم گذاشته شده باشند، به قاب در آمده اند. قاب بر سه پايه اي قرار گرفته و سه پايه بر كف پوش هايي چوبي كه به خوبي ديده مي شوند. بر فراز همه ي اين ها، چپقي درست شبيه چپق در تصوير، اما بزگ تر.
نسخه نخست با سادگي محضش است كه حيران مان مي كند. دومي ابهام هايي عمدي را برابر چشمان مان چند چندان مي كند..."
هميشه از "تعمد" در ايجاد معناهاي ژرف و هنرمندانه روي گردان بوده ام و شيفته همان سادگي محضي كه تنها با رد پايي كوچك از ناسازگي، به قول فوكو حيران مان مي كند. خوشحالم كه لااقل فوكو اگر چنين شيوه اي را نمي پسندد و به درهم ريزي هاي تعمدي "دو راز" بيشتر دل بسته است، اما به سادگي محض "اين يك چپق نيست" احترام مي گذارد.
اين يك چپق نيست با نقاشي هايي از رنه مگريت- ميشل فوكو- ماني حقيقي- نشر مركز
نسخه ديگر- به گمانم آخري- در سپيده دم قرينه ها يافتني است. همان چپق، همان گزاره، همان دست خط. اما متن و تصوير، به جاي اين كه در فضايي بي كران و نامشخص كنار هم گذاشته شده باشند، به قاب در آمده اند. قاب بر سه پايه اي قرار گرفته و سه پايه بر كف پوش هايي چوبي كه به خوبي ديده مي شوند. بر فراز همه ي اين ها، چپقي درست شبيه چپق در تصوير، اما بزگ تر.
نسخه نخست با سادگي محضش است كه حيران مان مي كند. دومي ابهام هايي عمدي را برابر چشمان مان چند چندان مي كند..."
هميشه از "تعمد" در ايجاد معناهاي ژرف و هنرمندانه روي گردان بوده ام و شيفته همان سادگي محضي كه تنها با رد پايي كوچك از ناسازگي، به قول فوكو حيران مان مي كند. خوشحالم كه لااقل فوكو اگر چنين شيوه اي را نمي پسندد و به درهم ريزي هاي تعمدي "دو راز" بيشتر دل بسته است، اما به سادگي محض "اين يك چپق نيست" احترام مي گذارد.
اين يك چپق نيست با نقاشي هايي از رنه مگريت- ميشل فوكو- ماني حقيقي- نشر مركز
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر