۰۷ اردیبهشت ۱۳۸۷

مرد معلق


مرد معلق سال بلو را در ادامه سنت يادداشت هاي لائوريس بريگه ي راينر ماريا ريلكه و حتي تهوع سارتر مي بينم،اگرچه درست نمي دانم تهوع پيش از مرد معلق نوشته شده يا بعد از آن. اجازه دهيد به اين سنت يك كتاب ديگر از نويسنده اي نه چندان مطرح هم اضافه كنم: دفترچه ممنوع آلبا دسس پدس. يادداشت هايي پراكنده كه نخي ناپيدا همه آنها را به هم وصل مي كند. من سال بلو را بيش از همه مي پسندم و براي چنين پسندي دلايل زيادي هم دارم كه مي توانم مثل كشفي تازه، يك يك آنها را با هيجان شماره كنم اما شايد مهم ترين اين دلايل" زنده بودن" مرد معلق است. سال بلو كار چندان عجيب و غريبي نمي كند او از خودش مي نويسد كار روزانه اش و روابطش با خانواده و دوستان. گاه يادداشتي تحليلي ارائه مي دهد، گاهي داستاني از ماجراي يك ميهماني و گاهي هم به چرند گويي روي مي آورد. شما از خواندن چرنديات او در يادداشت هايي كه هيچ يك از جمله هايش با جمله ديگر ارتباط منطقي ندارد هم، هيجان زده خواهيد شد
مرد معلق نوشته سال بلو برنده نوبل76 ، نشر اختران ، ترجمه منصور وحدتي احمدزاده

هیچ نظری موجود نیست: