۲۸ شهریور ۱۳۸۶

كتاب، توهم/ آرزوي كشويي براي خويش

خانم آلبا دسس پدس نويسنده ايتاليايي در دفترچه ممنوع، دغدغه انسان اروپايي به ويژه زنان اين جامعه را براي داشتن كشويي كه بتوان دفترچه اي براي خويش در آن پنهان كرد به تصوير مي كشد. دفترچه اي براي خويش و كشويي براي خويش، همان طور كه نويسنده شهير امريكايي ويرجينياوولف در اتاقي براي خود. گويا انسان غربي انديويدواليته و فرديت مفرد خويش را چندان هم به سادگي به دست نياورده است. رمان هاي داستايوفسكي در صفحه صفحه خود ممنوعيت فرديت در جامعه 150 سال پيش روسيه را به خوبي نشان مي دهد: ميهماني هاي گله اي ، مادراني كه فال گوش مي ايستند، دختراني كه حق خواندن هر كتابي را ندارند و اگر ارتباطي هست محدود به دو نفر، در حد زمزمه اي نامفهوم روي ايوان و دور از چشم سايرين، نمايشي است عقيم، از زندگي بورژوايي و البته گناه آلود
تنهايي و فرديت لازمه ارتباطي سازنده با ديگران است و در اين ميان نقش آن براي نويسنده و هنرمند همچون آب براي ماهي است. اما كدام فرديت؟ براي ما ايراني جماعت هنوز دستشويي مكان شكوفايي فكر است، آنجاست كه دست به خلاقيت مي زنيم و انديشه هاي ناب به سراغمان مي آيد. چه رمان ها و شعرهاي ناب ايراني كه حاصل همين دستشويي رفتن هاي مدام نويسنده ها و هنرمندان ماست. راستي حالا مي فهمم دوستان من چرا اين همه دستشويي هاي طولاني دارند، گويي آنجا تنها جايي است كه فرديت شان قابل تكريم است. اي كاش همه جاي اين كشور دستشويي بود. اي كاش همه جا مثل وقتي كه توي دستشويي هستي با احتياط وارد مي شدند تا رشته افكارت از هم نگسلد. آقا جان دارم اثر توليد مي كنم، عسل نه اثر، در بزن، اهمي، اوهومي، كوفتي، زهرماري
ادامه اين بحث را در پست هاي بعدي بخوانيد

۱ نظر:

ناشناس گفت...

این کتاب رو فکر کنم سه یا چهار سال ‌پیش خوندم. اون موقع لذت بردم و تا حدی حس کردم که شخصیت اول داستان شبیه زن در جامعه‌ی خودم ِ اما امروز می‌گم اون زن خود ِخود ِ منم