۲۹ شهریور ۱۳۸۶

كتاب، توهم/ رابطه خانوادگي

تماشاي دسته جمعي تلويزيون در خانواده رسم وعادتي است كه مشاركت در آن نوعي فعاليت مفرح و نشانه اي از خانواده دوستي محسوب مي شود. اعضاي خانواده ساعت هاي طولاني لام تا كام با هم حرف نمي زنند و تلويزيون نگاه مي كنند، در حالي كه مطالعه، جز در مواردي كه بتوان از آن به منفعتي مشخص رسيد( كنكور، معرفي كتاب و گرفتن حق التحرير، اخذ مدرك معتبر زبان انگليسي و تسهيل پروسه كاريابي و...) عملي مخرب است، اين عمل مخرب مي تواند به انزواي فرد در خانه، از بين بردن رابطه سازنده، افسردگي و هزار مرض ديگر بينجامد. به عبارت ديگراگر مطالعه براي كنكور باشد خوب است، بايد محيطي مناسب و دلخواه فراهم كرد و اجازه نداد تا آب توي دل كتاب خوان تكان بخورد اما كسي كه براي بالا رفتن شعورش كتاب مي خواند، فردي خطرناك است كه مي تواند شيرازه همه پيوندهاي حقيقي را از هم بگسلد. در اين شرايط نيز توصيه عموم قرباني كردن فرد در راه تعالي خانواده است
نمي خواهم نظريه مارشال مك لوهان را در مورد رسانه هاي سرد و گرم بررسي كنم، اين نظريه را مي توانيد در كتاب حقيقت و زيبايي بابك احمدي با شرح و تفصيل بخوانيد اما همين قدر اشاره مي كنم كه رسانه سرد و نماد آن يعني تلويزيون نه تنها باعث پيوند دادن فكرها و قلب ها به هم نيست بلكه به دليل تحكم و تسلط در اين رسانه از خلاقيت فكري باز مي مانيد، ذهن شما قدرت مانور خود را در حوزه توليد و تكميل معنا از دست خواهد داد و دقيقا به همين دليل و نيز حضور مدام و مستبدانه فردي به نام تلويزيون در خانه، به زودي روابط شما با ديگر اعضاي خانواده تيره خواهد شد و... اين همان كشمكشي است كه باعث به وجود آمدن ويديوهاي خانگي شد تا اندكي از تاثير تخريبي تلويزيون كاسته شود. همين جا گفتني است كه مدرنيته براي ترميم خود عقب گرد نمي كند بلكه مدرن تر مي شود
در مقابل رسانه هاي سرد، رسانه گرم و نماد آن يعني كتاب، قدرت خلاقيت، معنا سازي، سازش پذيري، درك موقعيت و احترام به رابطه دو سويه را بارور مي كند. بنابراين بر اساس تئوري مارشال مك لوهان- فيلسوف رابطه – خانواده اي كه ظاهرا در يك اتاق و كنار هم به هدفي مشترك يعني تلويزيون چشم دوخته اند، داراي رابطه اي سرد و شكننده هستند و بالعكس خانواده اي كه هر كدام شان در گوشه اي از تنهايي خويش مشغول خواندن كتاب هاي متفاوت در زمينه هاي متفاوتي اند، داراي رابطه اي گرم، سازنده و معنادارند

۱ نظر:

ناشناس گفت...

آقاي مطلق عزيز سلام.به دعوتتان درباره نوشتن از وطن پاسخ دادم و ببخشيد كه دير شد.اما بالاخره اجابت شد.ممنون و به اميد ديدار.