۰۱ مرداد ۱۳۸۶

شعر ترکیه 11

يونس امره
چندان اطلاع روشني از زندگي او در دست نيست و بسياري از نقل قول ها در موردش هم خوان نيستند. سال هاي حيات وي را حدود 1320-1238میلادی تخمين مي زنند. امره در اسكي شهر به خاك سپرده شده است.
از جمله موضوعات شعري امره مي توان به انسان، خداوند، يگانگي در آفرينش، عشق، زندگي، صلح، كمال، بخشش و فضيلت اشاره كرد.





عشق ات گرفته مرا از من

عشق ات گرفته مرا از من
تو مرا بايدي تو مرا بايد
مي سوزم از ديروز،آن روز
تو مرا بايدي تو مرا بايد

نه شادمانم از هستي
نه سرخوش از شراب عدم آه
تنها به عشق تو آرام مي شوم
تو مرا بايدي تو مرا بايد



عشق تو مي پرورد عاشق را
غريق درياي عشق مي سازد
لبريز مي كندش از تجلي و نور
تو مرا بايدي تو مرا بايد

مي نوشم از شراب عشق تو من
مي زنم خويش را به كوه مجنون وار
چشم انتظار آمدنت محبوب
تو مرا بايدي تو مرا بايد

آتشم بزنند اگر بسوزانندم
بپاشند خاكسترم را به هوا
فرياد مي كشد خاك من هر دم
تو مرا بايدي تو مرا بايد

سنگ بهشت را به سينه مي زند عابد
براي چند كاخ و چند حوري
آه كه مقصود من از هر دو جهان هستي
تو مرا بايدي تو مرا بايد

پ.ن: امره تحت تاثیر ادبیات ایران بود و این چهار پاره نیز علاوه بر مفاهیم عرفانی متاثر از شعر کلاسیک ما،از نظر فرمی هم در وزن عروضی"رمل مخبون مربع سالم" و به تبع شعر عروضي ايران سروده شده است

هیچ نظری موجود نیست: