تنها زمزمه دريا مانده بود
كه در پاي صخره مي شكست موج موج
ماهيان تصوير ماه را تك مي زدند
و من كه تا كمر فرو رفته در سجده و خاك
تو از ستايش و ستاره خوابت برد
و تا چشم گشودم رفته بودي
آي بالا بلندكم!
حالا برو كه دست هاي گشوده ات را باد پر كند
حالا برو كه من به نظاره بنشينم
چگونه صخره بر سر دريا
فرو خواهد ريخت
كه در پاي صخره مي شكست موج موج
ماهيان تصوير ماه را تك مي زدند
و من كه تا كمر فرو رفته در سجده و خاك
تو از ستايش و ستاره خوابت برد
و تا چشم گشودم رفته بودي
آي بالا بلندكم!
حالا برو كه دست هاي گشوده ات را باد پر كند
حالا برو كه من به نظاره بنشينم
چگونه صخره بر سر دريا
فرو خواهد ريخت
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر