۰۲ مرداد ۱۳۸۶

شاعران گمنام ترک

چند شعر کوتاه و هایکوهایی دلنشین از عباس سایار

"پرنده خاكستري"

چه خواهي كرد پرنده خاكستري
من كه دريا را خريده ام
جو خواهم كاشت
ارزن درو خواهم كرد

"چاره"

آب را ديدم نمي بارد برخاك
دانه را در ابركاشتم

"ارمغان چوپان"

در اين هواي سرد
تا به خيال من آيي يخ زده اي
يادت مي كنم

"چه كسي مي دانست"

چه كسي مي دانست
قلبم چاه سوسوزني است
اين همه تاريك

"رباعي"

هردم اجاق ها روشن باد
بي دود در روزن
هردم آسمان آبي باد
بي مه در افق

هیچ نظری موجود نیست: