۰۱ مرداد ۱۳۸۶

شعر ترکیه 6

اورهان ولي كانيک
در سال 1914 در استانبول به دنيا آمد. پس از تحصيلات متوسطه وارد رشته فلسفه دانشگاه آنكارا شد اما بدون آنكه درس را به پايان برساند، دانشگاه را رها كرد پس از آن به عنوان تلگراف چي در ارتش مشغول به كار شد بعد به سربازي رفت وسپس مترجم وزارت تربيت ملي شد.
در سال 1949 به چاپ 28 شماره مجله " ياپراك" (برگ) مبادرت ورزيد كه جايگاه ويژه اي در ادبيات ژورناليستي تركيه دارد.
وي در سال 1950 به همراه اوكتاي رفعت و مليح جودت سه روز به خاطر آزادي ناظم حكمت ران دست به اعتصاب غذا زد كه بازتاب گسترده اي در پي داشت.
ولي كانيک يك شب در اطراف شهرداري آنكارا بر اثر مستي بيش از حد در گودالي افتاد و سخت زخمي شد. دو روز بعد به استانبول رفت و هنگام ناهار در منزل دوستش غش كرد . كانيک ساعت20 /11 دقيقه همان شب براثر خون ريزي مغزي در گذشت.
منتقدين ترك معتقدند دوستي وي با رفعت و جودت موج تازه اي از شعر را در تركيه پي ريزي كرده است.
مجموعه اشعار:
غريب1941 همراه با آثاري از جودت و رفعت، دست خواهم كشيد1945 مثل داستان 1946 دوباره 1947 روبه رو 1949 حكايت ملا نصرالدين 1949 مجموعه اشعار 1951
نثر:
نوشته هاي منثور 1953 دنياي ادبيات ما 1975 مجموعه نوشته ها 1982
ترجمه:
ترجمه اشعار مولير1944 شعر فرانسه 1947 هملت 1949 شعرهايي از غرب1963 و...

آرام جان استانبول

آرام جان استانبول
باد مي وزد
تا پلك مي گذارم بر پلك
خم مي شوند آهسته آهسته برگ ها شاخه ها
در دور دست هاي دور خيلي دور
و زنگوله هاي آب فروشان كه هيچ نمي ايستد باز

آرام جان استانبول
عبور مي كنند گنجشكان
تا پلك مي گذارم بر پلك
در دور دست هاي دور خيلي دور
و سپيد مي شوند شاخه ها
تا فرو مي رود پاي زني در آب

آرام جان استانبول
چه پلك فرو بستني است خنك


هواي دل انگيز

اين هواي دل انگيز محوام كرد
استعفا دادم از اوقاف
عادت كردم به توتون



باور نمي كنم



گريه كنم اگر
صدايم را مي شنويد
در مصراع هاي شعرم

خواهيد چيد با دست هايتان
اشك هايم را؟



گرفتار عشق ام آيا



غرق رويا مي شوم آيا من هم
در عشق
اين گونه بي خواب خواهم ماند؟

هیچ نظری موجود نیست: