هر طرف كه دويد
دود
نفس يابو
بوي باروت
ديواري شد بي در بي روزن
بيچاره عاشيق سازش را بردند
قنبر براي پنچ بزش
و پنج پروانه زنگوله هاشان
ترانه مي خواند
كه جو نزد دختر خان است
كوراوغلو بر اسب
كليد در كمر
جو در جيب
ساز در دست
دود
نفس يابو
بوي باروت
ديواري شد بي در بي روزن
بيچاره عاشيق سازش را بردند
قنبر براي پنچ بزش
و پنج پروانه زنگوله هاشان
ترانه مي خواند
كه جو نزد دختر خان است
كوراوغلو بر اسب
كليد در كمر
جو در جيب
ساز در دست
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر