۰۲ مرداد ۱۳۸۶

شعری از پیر سلطان آبدال

نام اصلي پير سلطان آبدال، حيدر است اما اطلاع دقيقي از زندگاني وي در دست نيست. سال هاي تولد و مرگش را 1551 – 1547 و نيز 1590 – 1587 تخمين مي زنند.

آنچه روشن است اين است كه پير سلطان آبدال علوي مذهب بوده، جان خود را بر سر اعتقادش گذاشته و به دستور "خضر پاشا" حاكم سيواس به جرم درآميختن با مذهب ايرانيان به دار آويخته شده است.

اشعار پير سلطان آبدال از تاثيرگذارترين آثار كلاسيك تركيه است و عشق و عرفان در آن موج مي زند. نام پير سلطان آبدال در كنار حاجي بكتاش و البته حافظ در سروده هاي ترانه سرايان بسيار تكرار شده است.



برف اين كوهها آب نمي شود امسال
"باد صبا"يي مي وزد گاه به گاه
تركمن قصد ييلاق و كوچ ندارد انگار
با طايفه اي كه ديگر از هم گسيخته است

جاري مي شوم همچون"قزل ايرماق"
پل هاي روي سينه ام را خراب مي كنم
مي رسم به باغ آهوي پري وشم
گل ها چه پژمرده اند و پراكنده

دستم نمي رود كه چيده باشم گلي از او
زبان را ناي پرسيدن حال بيمارش نيست
مي خواهم بپرسم ، حرف بزنم اما
پاره مي شود تار و سامان نمي گيرد ساز

پير سلطانم و بنده آفريده اند مرا
آيا مرگ من اكنون در دستان پاشاي ظالم است
محبوبم گفته است بيا
خواهم رفت اما راهها از هم گسيخته اند

هیچ نظری موجود نیست: