مرادهان مونگان
متولد 1955 استانبول و دكتراي تئاتر از دانشگاه آنكاراست. وي مدتي نيز در تئاترهاي دولتي كار كرده و درسبك شعري تحت تاثير آتيلا ايلهان است
مجموعه شعر
يك داستان خوب براي عثماني ها1981، تسليت 1982، سينماي نوشته ها 1989، 45 تايي هاي قديمي 1989، غرولندهاي من 1990
زخم
بيش از اين دوست نخواهم داشت
هر روز كمتر
چيزي شبيه فراموشي
در تقليل
در تقليل
چه دور دست تاريكي بين ماست
شب ها چه كوتاه اند و روزها هرچه باداباد...
بيش از اين دوست نخواهم داشت
مثل زخمي كه التيام مي دهد خود را
هر روز كمتر
تو شب مي شوي و من بيداري
در قشون خانه هاي كوه دور، دور
نمي بيني ام
و تو را من، آرام آرام
مي نشيند مه
دور است خيال دور
كو آن سپيده كه مي لرزيد شب
باران باريك
و لامپاهاي خانه ها كه روشن بود
كجاست آنكه از مدرسه برگشت
دور است خيلي دور
لبخند ماه كو
كودكي هايمان كه زمان را نمي فهميد
آرامش فصل ها دور است
دور است خيلي دور
آه آن روزهاي خوب دوستي
متولد 1955 استانبول و دكتراي تئاتر از دانشگاه آنكاراست. وي مدتي نيز در تئاترهاي دولتي كار كرده و درسبك شعري تحت تاثير آتيلا ايلهان است
مجموعه شعر
يك داستان خوب براي عثماني ها1981، تسليت 1982، سينماي نوشته ها 1989، 45 تايي هاي قديمي 1989، غرولندهاي من 1990
زخم
بيش از اين دوست نخواهم داشت
هر روز كمتر
چيزي شبيه فراموشي
در تقليل
در تقليل
چه دور دست تاريكي بين ماست
شب ها چه كوتاه اند و روزها هرچه باداباد...
بيش از اين دوست نخواهم داشت
مثل زخمي كه التيام مي دهد خود را
هر روز كمتر
تو شب مي شوي و من بيداري
در قشون خانه هاي كوه دور، دور
نمي بيني ام
و تو را من، آرام آرام
مي نشيند مه
دور است خيال دور
كو آن سپيده كه مي لرزيد شب
باران باريك
و لامپاهاي خانه ها كه روشن بود
كجاست آنكه از مدرسه برگشت
دور است خيلي دور
لبخند ماه كو
كودكي هايمان كه زمان را نمي فهميد
آرامش فصل ها دور است
دور است خيلي دور
آه آن روزهاي خوب دوستي
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر