۰۲ مرداد ۱۳۸۶

او مرده است مثل تمام مرده ها

"پاها"


او مرده است
جدا افتاده از ديگران
پاها بيرون مانده از لحاف
مرده است
مثل تمام مرده ها

احمد محيب دراناس سال 1901 متولد و سال 1967 از دنيا رفت. دراناس تحصيلات عالي خود را در رشته فلسفه دانشگاه استانبول به پايان برد و پس از آن دو سال در دانشگاه سوربن پاريس ادامه تحصيل داد و باز براي تكميل تحصيلات به تركيه برگشت. مدتي به عنوان رايزن فرهنگي در پاريس كار كرد و تا زمان بازنشستگي در استانبول و سيواس به تدريس پرداخت.
احمد محيب دراناس از جمله كساني است كه براي شعر هجايي تركيه امكانات تازه زباني و تكنيكي فراهم آورد. او زباني ساده و صميمي دارد و به جز مجموعه "درگاه" ديگر به چاپ اشعر خود مبادرت نورزيد.
شعر و انديشه احمد محيب دراناس متمايل به ادبيات شفاهي و فولكلور بوده و آثار بسياري را در اين زمينه در مجلات ادبي زمان خود به چاپ رسانده است.
" خيابان"



ديشب

ميان روشنايي كور لامپاها

- روزي از آن خيابان عبور خواهي كرد-

هر سو سايه اي

در هر پنجره سري

در هر آستانه چراغي



"1939"



هزارونه صد وسي ونه

ميان تاريكي ها



"مه"



در پريش گيسوان تاريكت

آخرين قطره روشنايي و عشق

فرو خفته در خيالي عميق

با چهره اي گسسته چون مه



"آينه ها"



در همين اتاق ها گم كردم

جواني ام را

مي كاوم آينه ها را

به هم مي پيچند

مرده ها و دست هايي كه در درون من است

و در آن بلبشو

چيزي به دنبال روياي عقربه هاست در من



باران كه ايستاد خواهي آمد

كه تاريكي مرگ است

روشنايي كه خفت خواهي خنديد

كه تاريكي مرگ است



آه

دندان هاي تو در تاريكي من









به ذهنم مي ريزي اميليا


"فتوگراف"



چهار نفر در پارك

من و اوكتاي و اورهان و يكي از آشناهايش

چه پاييز درهمي
كداممان پالتو پوشيده ايم، كداممان ژاكت

هیچ نظری موجود نیست: