۰۲ مرداد ۱۳۸۶

چهره‌ي مكتوب زبان

«خط» را چهره‌ي مكتوب و بروز عيني زبان دانسته‌اند: اين مفهوم اگر چه در كنار «گفتار» كليت زبان يا انديشه را معرفي مي‌كند اما از آن جايي كه در نوشتار اصل بر غياب مؤلف و يا به كار گيرنده زبان است, وسواس در رعايت قواعد آن چند برابر مي‌شود تثبيت هويت خط فارسي و رعايت قواعد و ضوابط آن حكمي است كه به موجب اصل پانزدهم قانون اساسي بر عهده‌ي همگان نهاده شده اما تشتت, اعمال سليقه و بروز آشفتگي در نظام خط فارسي به خصوص در اين سال‌ها هم‌چنان اهل فن را دچار چالشي جدي كرده است . گزارش پيش رو, سعي دارد با اشاره به برخي ويژگي‌هاي زبان فارسي به واكاوي گوشه‌اي از اين چالش‌ها و اختلاف نظرها بپردازد


يك پژوهشگر درباره‌ي تنگناهاي خط فارسي مي‌گويد: «خط فارسي هم هجانگار است و از عهده‌ي ثبت برخي مصوبات برنمي آيد و هم برخي صورت‌ها را به شكل‌هاي مختلف ثبت مي‌كند. اين ويژگي خط فارسي باعث شده كه محققان تلاش‌هايي را براي اصلاح آن انجام دهند. برخي نيز در پي تغيير خط بوده‌اند.»

يك پژوهش در اين زمينه نشان مي‌دهد تا كنون 120 مقاله درباره‌ي رسم‌الخط فاارسي و يكسان ‌سازي و معضلات آن نگاشته شده است كه قدمت اولين آن ها به 70 سال مي‌رسد. تعداد كتاب ها و سخنراني هاي چاپ نشده در اين باره را نيز مي‌توان به 120 مقاله اضافه كرد.

تعداد نشست‌ها و هم‌انديشي‌ها و پژوهش هاي متعدد حتي در حوزه‌ي رسم‌الخط و شيوه نامه‌ي شيمي آلي نشان مي‌دهد اين چالش جدي است. اگر چه برخي با نگاه خوش‌بينانه به آن مي‌نگرند. دكتر قهرمان سليماني دبير شوراي گسترش زبان و ادبيات فارسي در اين باره مي‌گويد: «ما در متون مربوط به خود شوراي گسترش, دست ويراستار را باز مي‌گذاريم تا از هر شيوه‌نامه‌اي كه مي‌خواهد پيروي كند. براي ما صرفاًَ يك دستي متون اهميت دارد و خود من به شخصه اعتقاد دارم بايد در حوزه‌ي نگارش و رسم‌الخط تنوع و تكثر وجود داشته باشد. البته خود الفباي فارسي هم مشكلاتي دارد كه گويا يكسان‌سازي را غير ممكن مي‌كند و تلاش بي‌نتيجه‌ي 60 سال گذشته تا كنون در اين زمينه براي ادعا صحه مي‌گذارد.»

وي در مورد تعدد شيوه نامه‌هاي رسمي مي‌گويد: »چند شيوه‌نامه ي قابل اعتماد و اتكا وجود دارد مثل «شيوه‌نامه سمت»، شيوه‌نامه«نشر دانشگاهي و «فرهنگستان» حال اين كه هر يك از اين‌ها چقدر مورد تأييد ارباب فضل قرار گيرد جاي بحث دارد.»

اما دكتر جعفر ياحقي عضو هيأت علمي شوراي گسترش زبان وادبيات فارسي چنين اعتقادي ندارد و تأكيد وي بر يكسان‌سازي و يكپارچه نمودن است:«در حال حاضر به تعداد افراد جامعه, رسم‌الخط و شيوه‌نامه‌ي نگارش زبان وجود دارد هر ناشري براي خود به قاعده‌اي دلخواه عمل مي‌كند و
شيوه‌نامه فرهنگستان و آموزش و پرورش هم جزو شيوه‌نامه‌هاي رسمي و پذيرفته شده هستند كه اين تعددها موجب پريشاني و پراكندگي شده است

به اعتقاد من بايد تمامي اين‌ها يكپارچه شود كه اين وظيفه‌ي فرهنگستان است اگرچه فرهنگستان نيز شيوه نامه‌ي خود را پيشنهاد كرده اما نتوانسته است آن را عمومي و همه‌گير كند.»

وي نيز همچون دكتر سليماني معتقد است زبان فارسي مشكلات خاص خود را دارد و اگر اين مشكلات نبود اين همه اختلاف سليقه بروز پيدا نمي كرد اما نمي توان گفت تنگناهاي رسم‌الخط فارسي به ذات زبان ما برمي گردد.

خط و جوهر زبان

در يك پژوهش انجام شده بر روي ويژگي هاي خط فارسي تأكيد شده است زبان جوهري قرارداد و خط وسيله‌اي براي تثبيت آن است حال خط نيز يا ابداعي است يا عاريتي در نوع نخست از آنجايي كه گويشواران بومي, صورت‌هايي را براي نشان دادن زبان خود ابداع مي‌كنند معمولاً بين خط و زبان,‌تطابق كامل وجود دارد اما در گونه دوم از خطي موجود براي ثبت زبان استفاده مي‌شود كه در اين شيوه چون خط عاريتي در اصل براي ثبت زبان ديگري بوده است, غالباً انطباق كامل بين زبان و شكل مكتوب نمي توان يافت و بايد تغييراتي در خط عاريتي انجام گيرد تا اين مطابقت به دست بيايد.

خط كنوني فارسي از خط كوفي عربي اقتباس شده كه خط عربي خود از خط «آرامي» گرفته شده است و بايد عنوان كرد خط آرامي نيز نقايص عمده‌اي داشته كه ابوالاسود دولي نصر بن عاصم, يحيي به يعمر و خليل بن احمد در نقطه‌گذاري و حركات و اعراب آن اصلاحاتي انجام داده بودند. ايرانيان حروف «پ», «ژ», «چ» و «گ» را با تغييري در حرف‌هاي موجود عربي ساختند اما براي واكه‌هاي پيشين يعني

a. e. o چاره‌اي نينديشيدند .

بنا بر اين مشكلات رسم‌‌الخط و يا درست‌تر آن كه «رسم‌الخط» زبان فارسي را مي‌توان ابتدا در عاريتي بودن آن و چاره‌نينديشي براي حركات و عدم تطابق واج ها با حروف جست‌وجو كرد اما موضوع به همين جا ختم نمي شود. متصل و يا منفصل نويسي نيز يكي ديگر از حوزه هاي مورد اختلاف است.

در زبان فارسي تركيب و اشتقاق با قرار گرفتن كلمات مستقل در كنار هم انجام مي‌شود. و اين دليلي است براي منفصل يا متصل نويسي كلمات كه به دو شيوه ساخته مي شود وجود «واژه بست‌ها, نيز دليل ديگري براي پيوسته يا جدا نويسي كلمات است. واژه بست ها عناصري بدون تكيه‌اند كه به پيش يا پس كلمه تكيه دار مي‌چسبند.

بلاتكليفي كرسي همزه نيز يكي ديگر از بحث‌هاي مشترك همه‌ي شيوه‌نامه‌هاي رسم‌الخط است هم چنين همزه‌ي بلااتكليف گاه خود به يك كرسي به نام «ي» تبديل مي‌شود.

كارشناسان مي‌گويند علاوه بر اين مشكلات و كاستي‌‌ها ديرينه‌ي زبان فارسي و عوامل ديگري نيز در پريشاني خط مؤثر بوده‌اند از جمله مي‌توان به تأثير فارسي نيز اشاره كرد: شعر فارسي همه جا از قواعد و ضوابط عمومي دستور خط فارسي پيروي نمي كند و گاه به ضرورت از قواعد ديگري تبعيت مي‌نمايد.

دستور خط فارسي نه براي شعر فارسي بلكه براي نثر آن تدوين و تنظيم شده است بنابراين آشفتگي‌هايي كه شعر به علت عدم مطابقت بدان دامن زده دوباره به نثر معمول نيز بازگشته است.

خطاطان كه از ديرباز با هنر خوش نويسي در نگارش شعر و نثر فارسي حرف اول را زده‌اند – به خصوص پيش از چاپ و انتشار كتب با حروف سربي هيچ گاه از اعمال سليقه در اين حوزه پرهيز نكرده‌اند. يك كارشناس مي‌گويد:«در سال هاي اخير تدوين مجموعه, حروف چيني, صفحه آرايي, ويرايش, نمونه خواني متون و كارهاي بسيار ديگري در حوزه‌ي نگارش وچاپ بر عهده‌ي رايانه قرار گرفته و در نتيجه دايره‌ي شاغلان به امر چاپ و تكثير نيز از حلقه سنتي فراتر رفته است و همين باعث بروز برخي تشتت و رواج اعمال سليقه‌هاي مختلف شده است.» ضرورت يكسان‌سازي خط و توسعه‌ي تكنولوژي چاپ و نوشتار را در دو بخش مي‌توان بررسي كرد.

1- ضرورت‌هايي كه خود تكنولوژي و توسعه ايجاد مي‌كند.

2- ضرورت‌هايي كه صاحبان بي شمار اين كالاها به وجود مي‌آورند.

فرهنگستان زبان و ادب فارسي به حكم وظيفه‌اي كه بر حسب اساسنامه خود در پاسداري از زبان و خط فارسي بر عهده دارد از همان نخستين سال‌هاي تأسيس در صدد گردآوري مجموع قواعد و ضوابط خط فارسي و بازنگري و تنظيم و تدوين و تصويب آن‌ها برآمد و طبق نظر متخصصان امر اين مركز براي رسيدن به منظور خود ميانه‌روي را برگزيده است. در سال 1372 كه رياست فرهنگستان را دكتر حسن حبيبي بر عهده داشت, كميسيوني به مديريت دكتر علي اشرف صادقي و سپس استاد احمد سميعي تشكيل شد و اين كميسيون طي جلسات متعدي توانست دستور خط پيشنهادي خود را به شوراي فرهنگستان تسليم كند. شورا نيز طي 59 جلسه آن را مورد بحث و بررسي قرار داد و در نهايت تصويب كرد.

همان طور كه عنوان شد بسياري از كارشناسان تعدد و تكثر در حوزه‌ي رسم الخط و تدوين شيوه‌نامه‌هاي فراوان را به معناي تشتت و پريشاني در زبان تلقي نمي كنند بلكه آن را يك امتياز مثبت نيز مي‌دانند. دكتر احمد تميم‌داري عضو هيأت علمي شوراي گسترش زبان وادبيات فارسي در اين باره مي‌گويد: «در زبان فرانسه يا انگليسي هم, خط لاتين به شكل‌هاي مختلف نوشته مي‌شود و به اعتقاد من چنين موضوعي در فارسي هم مشكل محسوب نمي شود. امروزه خطاطي به نقاشي نزديك شده و جنبه‌ي هنري بيشتري پيدا كرده است اين شيوه‌ها و شكل‌هاي مختلف به زيبايي خط مي‌افزايد اما براي آموزش و تدريس مخصوصاً آموزش خارجي‌ها بايد يك خط واحد وجود داشته باشد.»

وي با اشاره به شيوه‌نامه‌هاي متعدد عنوان مي‌كند: «مركز نشر دانشگاهي از قديم يك شيوه‌هاي خاص خود داشت كه نمي دانم در حال حاضر هم رعايت مي‌شود يا نه اما بايد عرض كنم برخي از استادان هم اجازه نمي دهند متون آن‌ها به شيوه‌هاي جديد چاپ و منتشر شود. برخي اعتقاد دارند خط فارسي بايد هم چون گذشته «پيوسته نويس» باشد.»

دكتر تميم داري خود با جدا نويسي موافق است:«من با جدا نويسي موافقم و براي آن هم دلايل زيادي دارم. از جمله اين كه براي تدريس به خارجي زبان‌ها راحت‌تر است. به زيبايي خط مي‌افزايد و مهم‌تر اين كه كلمات, استقلال خاص خود را پيدا مي‌‌كنند. در حالي كه پيوسته نويسي از جمله در زمينه‌ي آموزش مشكلات زيادي ايجاد مي‌كند و نوآموز نمي داند چه كلمه‌اي را بايد پيوسته و چه كلماتي را جدا بنويسد.»

وي با اشاره به برخي مشكلات خط فارسي تصريح مي‌كند: «برخي مشكلات زبان فارسي مثل شكل نوشتن تركيبات, در واقع مشكل بسياري ديگر از زبان‌ها نيز هست اما مي‌توان به كاستي‌هاي ديگري نيز اشاره كرد كه در خط فارسي بيش‌تر خود را نشان مي‌دهد به طور مثال اين كه زبان فارسي حركت ندارد اگر چه خود عرب‌ها نيز اين مسأله را خيلي رعايت نمي كنند و حتي در سخنراني‌ها سعي دارند اين حركات را آشكار نسازند و در انتهاي كلمات وقف كنند. ما داريم از زبان عربي كمك مي‌گيريم تا در آينده از حركات استفاده كنيم اما از طرفي هر كس هم مي‌خواهد خط جديدي به وجود بياورد بايد تلفظ صحيح آن را از اهل فن بشنود البته اين موضوع خيلي در آهنگ عبارات كمك نمي كند.»

برخي از متخصصان به طور خاص شيوه‌ي نگارش خط فارسي را تحت تأثير هنر خوش نويسي مي‌دانند و تاريخ استفاده از حروف سربي را برابر با از بين رفتن جايگاه اين هنر و در نتيجه شيوع شيوه‌نامه‌هاي ناهمخوان يا زبان فارسي در نظر گيرند. استاد مشفق كاشاني, رئيس شوراي شعر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي در اين باره مي‌گويد: «ما در گذشته استادان خط بسياري داشتيم كه هنر آن‌ها توسط حروف سربي به خطر افتاد اما خوشبختانه پس از انقلاب طوري به اين موضوع توجه شده كه در حال حاضر مي‌توان گفت در هر شهرستان دور افتاده اي جوانان بسياري وجود دارند كه به درجات بالايي از هنر خوش نويسي رسيده‌اند اين جوانان شيوه‌ها و اسلوب‌هاي تازه اي را به واسطه قدرت خلاقيت خود ابداع كرده‌اند كه اگر چه ريشه در خطاطي گذشته دارد اما نگاهي نو در ‌آن موج مي‌زند.»

وي معتقد است نگارش زبان فارسي و شيوه‌نامه‌هاي متعدد آن به طور مستقيم زير نفوذ هنر خوش نويسي به وجود آمده كه نه تنها جاي نگراني نيست بلكه

مي‌توان گفت كاربردها و زيبايي رسم‌الخط زبان فارسي را هم گسترش داده است .

مشفق كاشاني پيشنهاد مي‌كند:«الان با توجه به استقبالي كه نسبت به خطاطي وجود دارد اگر بتوان متون درسي را خوش نويسي كرد مي‌توان اميدوار بود در آينده هم رسم‌الخط و هم هنر خطاطي پيشرفت مضاعفي داشته باشد.»

وي عنوان مي‌كند:«يكي از محسنات متون درسي پيش از انقلاب و پيش از حروف سربي اين بود كه به شيوه‌هاي مختلف خطاطي مي‌شد. اين موضوع روي خط

دانش آموزان تأثير مستقيمي داشت اما در حال حاضر بسياري از دانشجويان ما هم بد خط هستند اما اميدواريم با گسترش اين هنر بتوان شاهد تنوع, تكثر و زيبايي بيش از پيش از خط فارسي بود.»
هم‌چنان كه عنوان شد هنوز نه زواياي ديد متخصصان و نه تحليل‌ها و نتيجه‌گيري‌هاي آن ها درباره‌ي خط زبان فارسي هم‌خواني ندارد آيا مي‌توان تكنولوژي نوين جاپ و تدوين متون را ناديده گرفت؟ در مقابل اين تكنولوژي چه بايد كرد؟ آيا ترويج هنر خوش نويسي مي‌تواند راه چاره باشد؟ كدام يك از اين گزينه‌ها به اعتلاي خط فارسي خواهد انجاميد؟ موضوع آموزش را چگونه مي‌توان با اين مفاهيم پيوند داد؟ آيا تكثر و تعدد در اين حوزه مفيد خواهد بود يا خير ؟ و ده‌ها پرسش ديگر كه هنوز پاسخي قطعي براي آن‌ها وجود ندارد و هم‌چنان برمدار ذهن بي پاسخ هر فارسي زباني كه قلم در دست مي‌گيرد در حال چرخش است

هیچ نظری موجود نیست: