۰۲ مرداد ۱۳۸۶

ساعت جنایت

ببخشيد كه بند كرده ام به ترانه هاي" كايا" چند ماه پيش با عزيزي پروژه ترجمه ترانه هاي اين خواننده بزرگ ترك را شروع كرديم تا 30 ترانه هم خوب پيش رفتيم اما آشفتگي هاي معمول كار را متوقف كرد. امروز همه اش اين ترانه را زمزمه مي كردم و به ذهنم رسيد كه پست بگذارم. ترانه ها را اینجا مي توانيد دانلود كنيد.


ساعت جنايت"



چها نفر زدند ناخدا را در خليج
مثل آهن دست و پا بسته بود، گريه مي كرد
چهار چاقو كشيدند چهار نفر و زدند
كج مي شد ماه سبز در آسمان

ديوانه جعفر ، اسماعيل ، تايفور و شاشي
رفيق پانزده ساله مقتول
سه نفر كابينه دار يك نفر آشپز
چهار چاقو كشيدند چهار نفر و زدند

جنايت را يك قايقچي كور ديد
من ديدم و گوش هايم ديد
كشتي مثل گرگ هار زوزه مي كشيد
هيچ كدامتان آنجا نبوديد.
مثل آهن دست و پا بسته بود، گريه مي كرد

سيزده قطره اشكش را شمردم
به خدايش به كتابش قسم دادم
نبض شفق تند مي زد
من مست بودم، در"كاظم پاشا"
هيچ كدامتان آنجا نبوديد.
چها نفر زدند ناخدا را در خليج
پليس دنبال قاتل ها بود
ديوانه جعفر ، اسماعيل ، تايفور و شاشي
جلوي چشم هاي من اين كار را كردند
من مست بودم، در"كاظم پاشا"
آنها زدند ناخدا را من نزدم
جنايت را يك قايقچي كور ديد
من اگر مي زدم زده بودم خودم را

هیچ نظری موجود نیست: