۰۲ مرداد ۱۳۸۶

شعری از عبدالرحيم كاراكوچ ، تقديم به زنده ياد عمران صلاحي

كارا كوچ متولد 1932 البستان و بازنشسته شهرداري است. وي در اشعارابتدايي خود آتش زد و سال 1964 اولين كتابش را با نام "نامه هايي به حسن" به چاپ رساند. اين مجموعه سه بار و هربار در تيراژ 10 هزار نسخه تجديد چاپ شد.
اشعار كاراكوچ انباشته از تمسخر دموكراسي است ، زباني پر از نيش و كنايه دارد و معتقد است با هيچ سياستمداري نبايد آشتي كرد. انسانيت و مظلوميت اسلام بن مايه انديشه او را شكل مي دهد. وي در دهه 70 محكوم به زندان شد اما بدون آنكه براي خود وكيلي گرفته باشد تبرئه شد.
ناشر كاراكوچ درمورد او مي گويد:" او استاد بي چون و چراي شعر مردمي است، شعرهاي ماندگارش به ظريف ترين شكل صداي رساي ماست. او آنچه را كه ما درك مي كنيم و به زبان مي آوريم را در قالب شعر ارائه مي دهد. كاراكوچ مترجم احساس و عاطفه ماست."
مجموعه اشعار:
نامه هايي به حسين1965، گوش به زنگ 1969، فرمان تير 1973، خون نوشته ها 1978، آب ها خيس نمي شوند 1983 ، فصل پنجم 1985 دوستي كه عقلش به گل نشست 1994، روياي ممنوع 2000 ، زيبايي آسماني ام 2000 ، گردنبند1 2000 ، گردنبند2 2000 ، ردپاي انگشت 2000 و نوشته هايي از سر فكر

"تو"

تو:آن شفقي كه سپيده خواهد شد در چاملي بئل*
نيلوفر بركه هاي زلال
خوشه اي پيچيده در دشت
سرچشمه اميد ، عرق پيشاني ام

تو: ستاره اي در آسمان ، رويايي در خواب
كشته اي سبز ، نقره اي سفيد
درياي آبي پوشيده از مه اي
گره رازآلود عشق

تو: جلوه اي ژرف از زيبايي
مرهمي براي زخم دل
هديه خدا و آروزي من
خنجر دسته دار عشق در قلبم

تو: گرمايي تابستان روستا را
ميوه اي رسيده در آغوش شاخه اي
هيمه اي براي آتش عشق
شاهكارآفريدگار

تو مني ببين كه تو نيستم من
انديشه ام ، زبانم ، روحم
دست من ، پاي من ، چشمم
مامنم باش نزديك تر از من به من

چاملی بئل: کوهی که پدر کوراوغلو (حسن کیشی) در پناه آن رسم طغیان به فرزندش آموخت

هیچ نظری موجود نیست: