ترك ها با تمام وسعتي كه زبانشان دارد هميشه علاقه مند بوده اند تا از واژگان فارسي بهره ببرند . در پست قبل به مواردی از نحوه بهره گیری از واژگان اشاره شد و حالا اگر حوصله داريد ادامه دهیم:
4- كلمات فانتزي كه معمولا معادل تركي دارند اما تركان علاقه مندند از آنها استفاده كنند:
endam gerdan buse dilber chehre hazan derya destan dostane
براي درك عمق و گستردگي كاربرد واژگان فارسي در تركي استانبولي اشاره به برخي اسامي افراد، روزها، ماهها، دستگاههاي موسيقي و... خالي از لطف نخواهد بود
الف: اسامي افراد: در تركيه تركان علاقه دارند براي مردان از نام هاي عربي و براي زنان از نام هاي فارسي استفاده كنند.
bulent بلند
derya دريا( نام مشترك ميان مرد ان و زنان (
gulten گل تن. مانند گل تن آكين نام يكي از شاعران معاصر ترك
mujde مژده و..
ب: اسامي روزهاي هفته ، ماهها و فصول:
Pazartesi يك روز بعد از" بازار" دوشنبه
charshamba چهارشنبه
pershembe پنجشنبه
Pazar بازار، يكشنبه
hafta هفته
nisan نيسان
bahar بهار
son bahar آخرين بهار، پاييز
nevruz نوروز
پ:دستگاهها ، گروهها و كاست هاي موسيقي:
rastgah راست گاه
dugah دوگاه
sazinehavend ساز نهاوند
hemavaz هم آواز و...
اگر بخواهيم لغات عربي با كاربرد مشترك در فارسي و تركي را نيز وارد بحث كنيم دايره مطابقت و اشتراكات اين دو زبان بيش از پيش خواهد بود اما جالب آنكه تركان همان رفتاري را با واژگان عربي دارند كه يك فارس زبان . گويي فارس زبان ها از كلمات عربي گرته برداري كرده، آنها را تغيير داده و پس از گذراندن از صافي ذهن خود در اختيار تركان قرار داده اند.
بررسي دقيق تر اين مسئله نشان مي دهد انبوه واژگان عربي نه به دليل همنشيني تركا و اعراب بلكه از طريق پروسه انتقال مفاهيم فرهنگي و به ويژه ادبي و ديني از ايران به عثماني رفته است.
به عنوان نمونه به واژگان و تركيبات زير توجه كنيد ، واژگاني كه ريشه آنها عربي است اما در ادبيات فارسي تغيير ماهيت داده اند:
amjazade عموزاده
akitname عقد نامه
bedava بي دعوا، مجاني
emirber امربر، فرمان بردار
ezjumle ازجمله
helalzade حلال زاده
arifane عارفانه
jefakesh جفا كش
ibadetgah عبادتگاه
sirgah سرگاه ، محل اسرار، نام هتلي معروف درآنكارا
و البته واژگان تركي بسياري نيز در فارسي محاوره و معيار داريم كه درهم تنيدگي اين دو زبان را نشان مي دهد:
آقا، خانم، اتاق، خاتون، سراغ، آچار، قاچاق، چالش، سورتمه، سوگلي، چكش، دولمه و...
گاه به تركيباتي در دو زبان بر مي خوريم كه بافتي تركي- فارسي دارند و در هردو زبان نيز مشتركا به كار مي روند:
asansur "آسان" ، "سور" كه بخش اول فارسي و بخش دوم تركيب تركي است و در هر دو زبان به يك معنا كاربرد دارد
4- كلمات فانتزي كه معمولا معادل تركي دارند اما تركان علاقه مندند از آنها استفاده كنند:
endam gerdan buse dilber chehre hazan derya destan dostane
براي درك عمق و گستردگي كاربرد واژگان فارسي در تركي استانبولي اشاره به برخي اسامي افراد، روزها، ماهها، دستگاههاي موسيقي و... خالي از لطف نخواهد بود
الف: اسامي افراد: در تركيه تركان علاقه دارند براي مردان از نام هاي عربي و براي زنان از نام هاي فارسي استفاده كنند.
bulent بلند
derya دريا( نام مشترك ميان مرد ان و زنان (
gulten گل تن. مانند گل تن آكين نام يكي از شاعران معاصر ترك
mujde مژده و..
ب: اسامي روزهاي هفته ، ماهها و فصول:
Pazartesi يك روز بعد از" بازار" دوشنبه
charshamba چهارشنبه
pershembe پنجشنبه
Pazar بازار، يكشنبه
hafta هفته
nisan نيسان
bahar بهار
son bahar آخرين بهار، پاييز
nevruz نوروز
پ:دستگاهها ، گروهها و كاست هاي موسيقي:
rastgah راست گاه
dugah دوگاه
sazinehavend ساز نهاوند
hemavaz هم آواز و...
اگر بخواهيم لغات عربي با كاربرد مشترك در فارسي و تركي را نيز وارد بحث كنيم دايره مطابقت و اشتراكات اين دو زبان بيش از پيش خواهد بود اما جالب آنكه تركان همان رفتاري را با واژگان عربي دارند كه يك فارس زبان . گويي فارس زبان ها از كلمات عربي گرته برداري كرده، آنها را تغيير داده و پس از گذراندن از صافي ذهن خود در اختيار تركان قرار داده اند.
بررسي دقيق تر اين مسئله نشان مي دهد انبوه واژگان عربي نه به دليل همنشيني تركا و اعراب بلكه از طريق پروسه انتقال مفاهيم فرهنگي و به ويژه ادبي و ديني از ايران به عثماني رفته است.
به عنوان نمونه به واژگان و تركيبات زير توجه كنيد ، واژگاني كه ريشه آنها عربي است اما در ادبيات فارسي تغيير ماهيت داده اند:
amjazade عموزاده
akitname عقد نامه
bedava بي دعوا، مجاني
emirber امربر، فرمان بردار
ezjumle ازجمله
helalzade حلال زاده
arifane عارفانه
jefakesh جفا كش
ibadetgah عبادتگاه
sirgah سرگاه ، محل اسرار، نام هتلي معروف درآنكارا
و البته واژگان تركي بسياري نيز در فارسي محاوره و معيار داريم كه درهم تنيدگي اين دو زبان را نشان مي دهد:
آقا، خانم، اتاق، خاتون، سراغ، آچار، قاچاق، چالش، سورتمه، سوگلي، چكش، دولمه و...
گاه به تركيباتي در دو زبان بر مي خوريم كه بافتي تركي- فارسي دارند و در هردو زبان نيز مشتركا به كار مي روند:
asansur "آسان" ، "سور" كه بخش اول فارسي و بخش دوم تركيب تركي است و در هر دو زبان به يك معنا كاربرد دارد
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر