۰۱ مرداد ۱۳۸۶

شعر ایران و ترکیه 7

يكي از حلقه هاي واسط بسيار غني ميان دو زبان تركي استانبولي و فارسي زبان كردي شمال يا كردي كرمانجي است كه مي توانيم از آن به عنوان زبان ميانه ياد كنيم. جمعيت كردهاي كرمانج با شاخه هاي متعدد باديني، شكاكي و ... در شمال آذربايجان غربي، تركيه، شمال عراق(كردهاي بارزاني) سوريه و جنوب ارمنستان پراكنده است. اين شاخه كردي از نظر فونتيك نيز زباني ميانه مي تواند باشد يعني از يك سو ضرب آهنگ آن نرم تر از كردي سوراني يا كردي شاخه جنوب است و از سوي ديگر تعداد حروف صدادار آن هم نظير تركي است.
مي توانيم بگوييم كردي با هر گويش زباني هم خانواده با فارسي است اما در اين ميان برخي گويش ها نزديك ترند يا شايد بهتر كه بگوييم هر كدام از گويش هاي كردي به دوره اي تاريخي از فارسي شبيه ترند و حلقه هاي گمشده زبان و ادبيات فارسي را مي توان در آنها جست و جو كرد. به عنوان مثال كردي هورامي يا اورامي (برگرفته از واژه اهورامزدا) در بر گيرنده گويش مناطق مريوان، جوانرود، پاوه و نوسود مطابقت كامل با فارسي اوستايي دارد. اين گويش تنها گويش كردي است كه در آن همچون عربي و انگليسي مذكر و مونث در تكلم رعايت مي شود. حال آنكه در مقايسه با هورامي ، سوراني ( به معناي گويش مناطق مهاباد، سقز،بوكان و يا به معناي كردي معيار براي كردهاي شاخه جنوب) به فارسي پهلوي نزديك تر است. همچنين در كردي گروسي، لكي و اردلاني واژگان فارس دري پررنگ ترند.
همنشيني و جغرافياي مشترك تركان و اكراد در طول تاريخ و يا لااقل در محدوده سه كشور ايرانف تركيه و عراق، اين دو زبان را به شدت متاثر از هم نموده است. به گونه اي كه بررسي تاثير كردي بر تركي و تركي بر كردي خود نيازمند مطالعه و تحقيق ويژه است.
ضرب آهنگ تغيير واژگان
در كردي گاه" دشت" (با كسر دال) و گاه" در" ( در و دشت) به معناي بيرون و خارج استفاده مي شود. كلمه desht به مرور تبديل به desh شده كه با همين تغيير در كردي و تركي استانبولي كاربرد دارد:
desh بيرون
deshari بيرون
deshbakani وزير امور خارجه
كلمه جوجه در برخي گويش هاي كردي joyjik و گاه jojele تلفظ مي شود. اين كلمه در تركي استانبولي به chojok برگردانده شده كه معناي كودك را مي دهد.
از واژه دست در كردي تركيبات جالبي ساخته مي شود كه dazgiran به معناي نامزد يا كسي كه مي توانيم دست او را بگيريم و destek به معناي ياري دادن و هل دادن نيز از همين خانواده است. اين كلمه در تركي استانبولي هم چنين كاربردي داردdestek كمك و پشتيباني deste دسته و توده destere اره دستي.

در واقع در اين بخش با واژگان و تركيباتي مواجهيم كه اصل آنها فارسي- كردي است اما ذهنيت كردها از آنها تركيبات ديگري ساخته وبه همان شكل يا با اندكي تغيير وارد حوزه زباني تركي شده است. اگرچه واژگان ديگري هم مي توان يافت كه خاص حوزه مشترك كردي و تركي است و گاه عربي – تركي- كردي:
kelepche دستبند. مشترك ميان كردي و تركي
vazbire دست بردار. كردي
vazgech دست بردار. تركي
mendil دستمال. تركي و كردي و...
در پست بعدي توتم زباني ميان تركان ، فارس ها و اكراد را توضيح خواهم داد

هیچ نظری موجود نیست: